«اقتصاد ملی» گزارش می دهد
نمره مخاطبان به برنامههای این روزهای تلویزیون
در شرایط ناآرامی های اخیر و خداحافظی برخی مجریان و بازیگرن از تلویزیون، میزان استقبال از برنامه های این روزهای صداو سیما، مورد بحث بسیاری از رسانه ها قرار گرفته است. به باور منتقدان، بی رونقی تلویزیون زیر سایه انحصار معضلی است که گریبان مدیران رسانه ملی و تولیدکنندگان را گرفته و عاملی برای تداوم […]
در شرایط ناآرامی های اخیر و خداحافظی برخی مجریان و بازیگرن از تلویزیون، میزان استقبال از برنامه های این روزهای صداو سیما، مورد بحث بسیاری از رسانه ها قرار گرفته است. به باور منتقدان، بی رونقی تلویزیون زیر سایه انحصار معضلی است که گریبان مدیران رسانه ملی و تولیدکنندگان را گرفته و عاملی برای تداوم ریزش مخاطبان شده است؛ با این وجود برخی از فضای فعلی و از جایگزینی برخی مجریان همانند سیدبشیر حسینی و مهران رجبی ابراز رضایت می کنند.
یکی از کاربران در نظرسنجی هایی که در یک خبرگزاری منتشر شده است درباره اجرای مهران رجبی نوشت: «بهنظرم ایشان علاوه بر اینکه بازیگر بسیار عالیای هستند، میتوانند یک مجری درجه یک هم باشند. بدون اغراق ایشان کم نظیر هستند و نباید بهخاطر عقایدشان آنها را محکوم کنیم که نباید مجری گری کنند.» کاربری به نام حنیف نوشت: «با توجه به اینکه خودی هستند و با ایمان، خیلی خوب هستند، به بقیه نباید اعتماد کرد، اول ایمان و خودی بودن این افراد مهم است.»
کاربری به نام سامی هم در پاسخ به حنیف نوشت: «وقتی دایره خودی ها اونقدر محدود کردید،که فقط همفکران و تصدیق گران کارهای شما،در اون جا بشن،فکر این نکردید که با این حلقه تنگ خودی ها،دچار چالش کمبود نیروی انسانی متبحر در تمام بخشها خواهید شد.»
مخاطبی نوشت: «مهران رجبی را خیلی دوست داشتنی میدانم. در همه عرصهها. بازی درخشانش در بیدار شو آرزو تا حضور منطقی و پر رنگش در شبهای مافیا که بر خلاف همسالانش ذهن تیز و استدلال گری داشت»
میزان مخاطبان تلویزیون
اما فارغ از نظرسنجی ها در باره انتخاب افراد، موضوع مهمتر میزان مخاطبان رسانه ملی هستند که در بستر آمارها بررسی می شوند. تعداد بسیار زیادی از نظرهای مخاطبان حاوی این موضوع است که چه اهمیتی دارد که این دو هنرمند خوب اجرا میکنند یا بد، چون در این موقعیت و با این برنامههایی که صداوسیما برای مخاطبان خود گذاشته، دیگر کسی تلویزیون را تماشا نمیکند.
یکی دیگر از مخاطبان نیز درباره این موضوع نوشت: «نظر مردم مهم نیست چون دیگر کسی تلویزیون نگاه نمیکند، همین نظر مسؤلین مثبت باشد؛ همه چیز حل است.»
تعداد زیادی از مخاطبان هم پرسش اصلیشان این بود که چرا این مسئله مطرح میشود وقتی صدا و سیما هیچ توجهی به مخاطبان خود نمیکند؟ و کوچکترین توجهی به خواسته آنها ندارد! در چنین شرایطی چه اهمیتی دارد که چه کسی برنامههای تلویزیون را اجرا میکند.
یکی از کاربران درباره این موضوع نوشت: «کار تلویزیون تخصصی نیس چون طرف، هم مجری، هم گوینده خبر، هم خواننده و هم بازیگر است و این افرادی که الان در تلویزیون حضور دارند همه فن حریف و آچار فرانسه هستند.»
جای خالی تلویزیون آرامشبخش
یکی دیگر از انتقادات وارد شده به تلویزیون جالی خالی برنامه های آرامش بخش در شرایط فعلی است. حوادث اخیر کشورما و جنگ رسانهای همه جانبهای که با آن رو به رو هستیم یک بار دیگر به ما جای خالی چیزی را نشان داد که میتوانست فشار روانی جامعه را تا حد زیادی کاهش دهد و آن تلویزیون آرامشبخش است.
یکی از تجارب درخشان ما در این حوزه سریال «خانه سبز» به حساب میآید. هرچند از آن روزها زمان زیادی گذشته و اوضاع سریالسازی یا اساسا ساخت برنامههای جذاب آرامشبخش در صدا و سیما به هیچ عنوان خوب نیست. این روزها حتما خلا تلویزیون آرامشبخش خصوصا از آن جنسی که بتواند به گفت و گو دامن بزند بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود. صدا و سیما چنین آوردهای برایمان ندارد و VODها هم اساسا مسئولیت اجتماعی برای خود متصور نیستند.
انتقاد از بخش چندین باره سریال ها
سریال «در چشم باد» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی از ۲۶ آبان ماه هر روز ساعت ۱۸ از شبکه تماشا پخش میشود. این خبری است که در چند روز گذشته بر روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت. سریال «در چشم باد» وقایع سیاسی و اجتماعی سه دوره از تاریخ در سالهای ۱۳۰۰، ۱۳۲۰ و ۱۳۶۰ را بررسی میکند که دوره اول پایان دوره قاجار و دوره پهلوی، دوره دوم جنگ جهانی دوم و دوره سوم یک دوره زمانی خاص در بعد از انقلاب اسلامی ایران را که دوره فتح خرمشهر است، در برمیگیرد.
این سریال زندگی خانواده ای با تمام لحظات خوب و بد در زمان قیام میرزا کوچک جنگلی تا آزادی خرمشهر را به تصویر میکشد. در این فیلم دوران سه دوره از حکومت های ایران که جزو پرحادثهترین وقایع ایران است، بازگو میشود. پدر این خانواده (حسین ایرانی) از افراد میرزا کوچک جنگلی بوده که پس از کشته شدن کوچک جنگلی به همراه خانواده به تهران میآید. او برای فعالیت های مخفی سیاسی خود در تهران چایخانهای راهاندازی میکند و به این بهانه به فعالیتهای سیاسی ادامه میدهد. پسر خانواده ایرانی (بیژن ایرانی) خلبان است و در جنگ جهانی دوم فعالیت دارد که او را دستگیر و به خارج از کشور میبرند و او را تبعید میکنند. هر چند این سریال جژء سریال های فاخر تلویزیون است، اما بارها و بارها از شبکه های تلویزیونی پخش شده و البته این رویه را در بسیاری از سریال ها شاهد هستیم.
یکی از صاحبنظران حوزه سینما در این خصوص می گوید: تکرار چندباره سریال ها به یکی از چالش های تلویزیون تبدیل شده و این مساله را به خصوص در سریال های تاریخی شاهد هستیم. سعید قنبر با بیان اینکه طی دو دهه گذشته تولیداتی در زمینه سریال های تاریخی نداشتیم گفت: بنابراین در مناسبت های مختلف آنها بارها تکرار شده و این برای مخاطب بسیار آزاردهنده است. به گفته او تکرار حتی می تواند آثار فاخر و شاخص را آزاردهنده کند.
خبرنگار:سیدرضا حسینی
نظرات و تجربیات شما لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.