«مردمی ماندن» با «مردمیسازی»؛ راهکار «شبکه نسیم» برای عبور از چالشها
مردم (بهمعنای عام آن) تنها ابزار برای پیش بردن کار مردم هستند و با این ابزار توانمند میتوان کارکرد کاذب پدیدهای به نام سلبریتی را کم رنگ و کم اثر کرد. با توسعه پلتفرمهای پخش ویدیو و رشد شبکههای اجتماعی و نیز با فراهم شدن امکان برنامهسازی افراد با استفاده از تنها یک گوشی موبایل […]
مردم (بهمعنای عام آن) تنها ابزار برای پیش بردن کار مردم هستند و با این ابزار توانمند میتوان کارکرد کاذب پدیدهای به نام سلبریتی را کم رنگ و کم اثر کرد.
با توسعه پلتفرمهای پخش ویدیو و رشد شبکههای اجتماعی و نیز با فراهم شدن امکان برنامهسازی افراد با استفاده از تنها یک گوشی موبایل و البته در کنار ایده و استعداد، برنامهسازی و تولید محتوای ویدیویی سخت شده است؛ بهویژه اینکه برنامه تخصصی باشد. این نخستین و مهمترین چالشی محسوب میشود که «شبکه نسیم» با آن مواجه است.
اینکه جامعه در یکی دو سال گذشته پوست انداخته و بهویژه پس از اغتشاشات موسوم به «زن، زندگی، آزادی» دچار تغییر شده، موضوعی است که در ایران کسی آن را کتمان نمیکند و همین تغییر ذهنیت و ذائقه ایرانیان، دومین چالشی است که «شبکه نسیم» آن را پیش روی خود میبیند.
رشد شبکه خانگی و هزینه بسیاری زیادی که این شیوه جدید صنعت سرگرمی با استفاده از درآمد بالای آگهیها خرج میکند، تعداد زیادی از چهرههای محبوب تلویزیونی را جذب آن کرده است و دیگر کارگردانان و نویسندهها و بازیگران مثل سابق در دسترس تلویزیون نیستند و کار برنامهسازی برای تلویزیون سخت شده است و این چالش دیگر «شبکه نسیم» برای پیشبرد برنامهها و اهداف خویش است.
از سویی دیگر، عدهای از بازیگران و برنامهسازان و در کل سلبریتیهای تلویزیونی، اسیر فریب سوءتبلیغات جریان معاند نظام شدند و بنا بر پروندههایی که در محافل امنیتی و یا محاکم قضایی دارند، امکان استفاده از آنها در تلویزیون نیست و باز هم تلویزیون در تأمین نیروی انسانی خود برای برنامهسازی با مشکل مواجه است. این موضع هم چالشی برای «شبکه نسیم» است که باید برای آن و دیگر چالشهای ذکر شده راهی بیابد.
یکی از راههای پیش رو، کنار گذاشتن سیاست سلبریتیزدگی برای «شبکه نسیم» است. هر چند این شبکه در ابتدا با استفاده از سلبریتیهای مطرح و محبوب فعالیت خود را شروع کرد و اتفاقاً پرمخاطبترین و موفقترین برنامههای خود مانند «دورهمی»، «کودک شو»، «خندوانه»، «شبی با عبدی»، «شهروند و مافیا» و … را با آنان ساخت و پخش کرد؛ اما پس از مدتی ایجاد احساس تفاوت طبقه اجتماعی داشتن، رؤیا بودن سبک زندگی کسانی الگو معرفی میشدند و نیز نمایش شرایطی که شاید با واقعیت همخوانی داشته باشد، به نوعی دلزدگی از برنامههای سلبریتیزده را در بخشی از جامعه مخاطب ایجاد کرد که نیازمند بازنگری سیاستهای برنامهسازی بود که باید با دقت فراوان جایگزینی برای آن تعیین میشد.
اینجا بود که «شبکه نسیم» این بار سلبریتی را از میان مردم و یا چهرههای کمتر شناخته شده انتخاب کرد و آنها را مقابل سلبریتیها نشاند و برنامههای خود را بر محور مردم گذاشت. از جمله این برنامههای موفق «هزار داستان» بود که در آن مردمی که تجربیات ویژه و شادی دارند، زندگی خود را به سلبریتیهایی تعریف میکنند که این بار در مقام سؤالکننده و پل ارتباطی بین صاحب تجربه و مخاطب تلویزیونی عمل میکرد.
مرمیسازی کلیدواژه دستگاههای اجرایی و دولتی در کشور است و تلویزیون هم منبعث از کلیات حاکمیت، این مهم را دستور کار دارد و در این راه باید با توسعه نگاه و اعتماد خود به توانمندیهای مردمی ـ تأکید میشود؛ حرفهای ـ بخشی از برنامهسازی خود را به ایدههایی بپردازند که خالقان آنها قبلاً جایی پذیرفته نشدهاند و استعدادشان تا کنون جایی ظهور و بروز نیافته است. این انقلاب برنامهسازی میتواند همراهیهای بیشتری از سوی جامعه بههمراه داشته باشد، البته با تأکید دوباره به این نکته مهم که در این راه باید وسواس بسیاری به خرج داد و تا غنا و محتوای برنامههای تولیدی با خطر مواجه نشود.
مردم (بهمعنای عام آن) تنها ابزار برای پیش بردن کار مردم هستند و با این ابزار توانمند میتوان کارکرد کاذب پدیدهای به نام سلبریتی را کم رنگ و کم اثر کرد.
نظرات و تجربیات شما لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.